اوپنهایمر؛ یک شاهکار بصری
- شناسه خبر: 4519
- تاریخ و زمان ارسال: 4 مرداد 1402 ساعت 21:52

این روزها به هر صفحه مرتبط با سینما در مطبوعات و یا سایتها، چه ایرانی و چه خارجی که سر بزنید، محال است به مطلبی درباره فیلم “اوپنهایمر” جدیدترین ساخته کریستوفر نولان برخورد نکنید. فیلم «اوپنهایمر» دوازدهمین ساخته کریستوفر نولان که به افتخار فیزیکدان سازنده بمب اتمی «رابرت اوپنهایمر» نامگذاری شده، از روز ۱۹ ژوئیه در سینماهای دنیا به نمایش درآمده است.
درباره فیلم
این درام تاریخی سه ساعته که بر فعالیتهای «پروژه منهتن» در طول جنگ جهانی دوم و رابرت اوپنهایمر مدیر علمی این پروژه (با بازی کیلین مورفی) متمرکز شده، استقبال گسترده منتقدان را در پی داشته است. مطابق آمار پایگاه «راتن تومیتو»، ۹۴ درصد از مجموع بیش از ۳۰۰ نقد نوشته شده بر این فیلم از آن تمجید کردهاند. منتقدان، اوپنهایمر را دارای «ضرباهنگی بیرحمانه و جزئیاتی جنونآمیز» دانستهاند به نحوی که تماشاگر را «میخکوب» میکند. کریستوفر نولان کارگردان بریتانیایی-آمریکایی با بودجهای ۱۰۰ میلیون دلاری پروژه مخفی ساخت بمب اتمی در سالهای ۱۹۴۲ را، که با مشارکت ۵ هزار محقق و دانشمند، در لوسآلاموس منطقهای دورافتاده در نیومکزیکو انجام شد به تصویر کشیده است. یکی از شاهکارهای بصری فیلم اوپنهایمر بازسازی صحنه آزمایش هستهای «ترینیتی»، نخستین آزمایش انفجار سلاح هستهای در سال ۱۹۴۵، به صورت عملی و واقعی است. کاری که کریستوفر نولان برای انجام آن از جلوههای ویژه رایانهای (CGI)، که معمولا سادهتر و راحتتر هستند، استفاده نکرده است.نولان به عنوان کارگردانی شناخته میشود که در صحنههای تاثیرگذار فیلمهایش، نظیر ربودن هواپیما در وسط پرواز در «شوالیه تاریکی برمیخیزد» و مبارزه با جاذبه صفر در «تلقین»، جلوههای عملی و واقعی را به فناوری پرده سبز و تکنیکهای کامپیوتری برای بازآفرینی صحنهها ترجیح داده است.وی اعتقاد دارد که خلق لحظات به صورت واقعی باورپذیرتر است و با استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری نمیتوان صحنه را به درستی به تصویر کشید. تصمیم برای منفجر کردن یک بمب واقعی در فیلم اوپنهایمر نیز به دلیل همین تمایل وی برای به تصویر کشیدن حقیقی وحشت و عذاب حاصل از آزمایش هستهای ترینیتی بوده است. برای بازآفرینی صحنه انفجار ترینیتی نولان به همراه اندرو جکسون، ناظر جلوههای ویژه فیلم و برنده جایزه اسکار، یک بمب واقعی را در سر صحنه در صحرای «خورنادا دل موئرتو» نیومکزیکو منفجر کردند. برای تولید صحنه نور خیرهکننده و تودههای قارچگونه آتش و دود بمب اتم، یک مخلوط شیمیایی خاص شامل بنزین، نفت، پودر آلومینیوم، فلرهای منیزیم و دیگر مواد ترکیب شدند. آقای نولان در این خصوص میگوید: «جلوههای ویژه کامپیوتری ایمن هستند در حالی که این صحنه نمیتواند ایمن باشد. نگاه کردن به آن نمیتواند راحت باشد. باید گاز بگیرد، باید هماندازه زیبا و خطرناک باشد.» کریستوفر نولان برای درگیر کردن هرچه بیشتر بازیگران با حال و هوای صحنه، سنگرهایی در اطراف انفجار واقعی ایجاد کرد تا تنش حاصل از محیط به شخصیتها منتقل شود و احساس واقعیتری داشته باشند.
درباره اوپنهایمر
اما اوپنهایمر کیست؟ زندگی «جی رابرت اوپنهایمر» در سال ۱۹۰۴ در نیویورک، در خانوادهای مهاجر و آلمانی، همراه با تاثیرات و تفکرات آکادمیک و هنری آغاز شد. او به عنوان کودکی آرام با علاقه به مطالعات کانی شناسی و شعر توصیف میشود. عطش «اوپنهایمر» برای دانش او را به دانشگاه هاروارد کشاند و در آنجا پذیرفته شد، اما به دلیل بیماری ثبت نام خود را به تاخیر انداخت. سرانجام، در سال ۱۹۲۲، او سفر آکادمیک خود را در هاروارد آغاز کرد و خود را در فیزیک، شیمی، لاتین، یونانی و فلسفه شرق غرق کرد. او با گسترش بیشتر افقهای ذهنی خود، قبل از اخذ دکترای فیزیک در دانشگاه گوتینگن، به دانشگاه کمبریج سفر کرد. بازگشت او به ایالات متحده او را به موسسات معتبری مانند دانشگاه کالیفرنیا در برکلی و موسسه فناوری کالیفرنیا کشاند، جایی که او در کنار برنده جایزه نوبل، ارنست لورنس، که توسط جاش هارتنت در فیلم به تصویر کشیده شده است، در مورد سیاهچالهها و ستارههای نوترونی تحقیقاتی نوآورانه انجام داد. نولان در «اوپنهایمر» به بخشی از زندگی او اشاره میکند که اصطلاحا به «پروژه منهتن» معروف است. جایی که او علاوه بر فیلم، در زندگی واقعی خود نیز نقشی محوری و تعیین کننده در یک آزمایش بزرگ علمی بر عهده دارد که زندگی بشر را دستخوش تغییر میکند. آزمایشگاه علمی فوق سری «لوس آلاموس» در نیومکزیکو که در فیلم به تصویر کشیده شده است؛ به عنوان زادگاه بمبهای اتمی معرفی شده است. «اوپنهایمر» و «ژنرال لسلی گرووز» (با بازی مت دیمون) که وظیفه رهبری این تلاش پیشگامانه را بر عهده داشتند، با دقت این پروژه را برنامهریزی کردند و یک مکان دورافتاده در میان کوهها را انتخاب کردند. در این شهر مخفی، صدها دانشمند و مهندس به طور خستگی ناپذیری تلاش کردند تا اولین دستگاه آزمایش هستهای، بمب اتمی با سوخت اورانیوم (که در هیروشیما ژاپن انداخته شد) و بمب اتمی با سوخت پلوتونیوم (که در ناکازاکی ژاپن به زمین افتاد) را بسازند. «اوپنهایمر» شاهد آزمایش «ترینیتی» در۱۶ جولای ۱۹۴۵ بود که در آن، نخستین بمب اتمی، با موفقیت منفجر شد. از او نقل شده است که هنگام این انفجار به یاد قطعهای از بهگود گیتا افتاده است: «خودِ مرگ شدهام، ویرانگر دنیاها.» با وجودی که «اوپنهایمر»، همسر (کاترین کیتی پوئنینگ با بازی امیلی بلانت) و دو فرزند داشت؛ رابطه عاشقانهاش با دانشجوی پزشکی کمونیست، ژان تاتلاک (که توسط فلورنس پیو نقشآفرینی شد) او را در معرض سیاست چپ قرار داد. اگرچه «اوپنهایمر» با اهداف کمونیستی همدردی میکرد، هنوز مشخص نیست که آیا او عضو حزب کمونیست بوده است یا خیر. این ارتباطات و تجربیات و مخالفتهای او با توسعه اتمی آمریکا، منجر به بازجوییهای پیوسته و لغو مجوز امنیتی ورودش به یک جلسه جنجالی در سال ۱۹۵۴ شد. نه سال پس از این اتفاق، «جان اف. کندی»، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، جایزه انریکو فرمی را به او اعطا کرد تا به نوعی از او اعاده حیثیت کند. در سال ۲۰۲۲، پنجاه و پنج سال پس از مرگش، دولت ایالات متحده تصمیم سال ۱۹۵۴ را باطل و وفاداری «اوپنهایمر» را تصدیق کرد. زندگی «اوپنهایمر» در سال ۱۹۶۷ به دلیل سرطان گلو به پایان رسید.
درباره نولان
تلاش وسواس گونه نولان برای ادای احترام به اوپنهایمر نیز در نوع خود بی نظیر است. «کریستوفر نولان» هرگز کسی نبوده است که مسیری آسان یا ساده را در حین ساخت یک فیلم طی کند. اگر شیفته نولان باشید میدانید که او حساسیتهای منحصر به فرد خودش را در فیلمسازی دارد. حالا فقط این جمله از «نولان» درباره «اوپنهایمر» را در ذهنتان مرور کنید تا بدانید او چرا اینقدر به این فیلم حساس است: “دوست داشته باشید یا نه، «جی رابرت اوپنهایمر» مهمترین فردی است که تا کنون زندگی کرده است”. سبک خاص فیلمبرداری و جزئیات «اوپنهایمر» اینقدر برای «نولان» مهم بود که او همکاری بلند مدتش (بیش از دو دهه) با کمپانی «برادران وارنر» را برای اینکه «اوپنهایمر» همزمان در فضای آنلاین و پلتفرمهای استریم اکران نشود، به هم زد و پخش «اوپنهایمر» را به «یونیورسال» سپرد تا این فیلم به مدت ۶ هفته فقط در پرده نقرهای سینما به نمایش درآید. او برای اینکه کیفیت اولین انفجار اتمی جهان (ملقب به انفجار ترینیتی) را به تصویر بکشد؛ «اوپنهایمر» را با دوربینهای بزرگ و دست و پا گیر فیلمهایی با فرمت بزرگ، یعنی با IMAX۷۰ ضبط کرده است تا بهترین تصویر سینمایی ممکن را به دست آورد. «اوپنهایمر» طولانیترین فیلم او تا امروز با حدود سه ساعت خواهد بود. «اسوشیتد پرس» گزارش داده است که «اوپنهایمر» به قدری طولانی است که درازای فیلمهای آیمکس آن به ۱۱ مایل یا ۱۷.۷ کیلومتر و وزن آن به ۶۰۰ پوند یا ۲۷۲ کیلوگرم میرسد.
درباره کیلیان مورفی
وقتی «نولان» برای پیشنهاد نقش اول فیلم خود با «کیلیان مورفی» تماس گرفت، او شدیدا شکه شد. همکاری طولانی مدت آن دو در چند فیلم مختلف، «کیلیان مورفی» را جزو بازیگران مورد علاقه «نولان» در آثارش قرار داده بود، اما نکته مهم آن بود که «مورفی» گوشهگیر، هیچگاه نقش اصلی هیچ فیلمی از «نولان» را بازی نکرده بود. «مورفی» شدیدا برای براورده کردن خواستههای وسواسگونه «نولان» و بیرون آوردن «اوپنهایمر» از دل تاریخ تلاش کرده است. «امیلی بلانت»، همبازی «مورفی» در «اوپنهایمر» میگوید: “حجم زیاد کاری که او باید به دوش میکشید، بسیار چشمگیر بود و البته او نمیخواست بیاید و با ما شام بخورد”.
درباره گروه فیلمسازی
همانطور که قبلا گفته شد «کریستوفر نولان» کارگردانی این فیلم و نگارش فیلمنامه را بر عهده داشته است. این فیلمساز تحسین شده همچنین دوباره با برخی از همکاران قبلی خود همکاری کرد. «لودویگ گورانسون» برنده جایزه اسکار که روی موسیقی «تنت» کار کرده است، موسیقی «اوپنهایمر» را ساخته است. «هویته ون هویتما» فیلمبردار فیلم «میان ستارهای»، «دانکرک» و «تنت»، فیلمبرداری این فیلم را بر عهده دارد. یکی دیگر از افرادی که از تیم «تنت» «نولان» بازگشته است، تدوینگر «جنیفر لِم» است که بر روی فیلمهایی مانند «پلنگ سیاه: واکاندا تا ابد»، «منچستر کنار دریا»، و «داستان ازدواج» نیز کار کرده است. «روث دی جونگ» به عنوان طراح تولید فیلم و برنده «امی»، «الن میروژنیک» طراحی لباس این پروژه را برعهده داشته است. «اسکات آر فیشر» برنده جایزه «اسکار»، جلوههای بصری فیلم را مدیریت کرده است. همسر «نولان»، «اما توماس»، در کنار او و همچنین «چارلز روون»، که قبلا با نولان در سه گانه «شوالیه تاریکی» کار کرده بود، تهیهکنندگان این فیلم هستند.
درباره بازنویسی بعضی سکانس ها
«نولان» فاش کرد که در ابتدا فیلم را از منظر اول شخص نوشت، زیرا به او کمک کرد تا طرز فکر «اوپنهایمر» را درک کند. او گفت: “من ابتدا به صورت اول شخص نوشتم، کاری که قبلاً هرگز انجام نداده بودم. نمیدانم کسی قبلاً این کار را کرده است یا نه. اما نکته این است که با سکانسهای رنگی، که بخش عمدهای از فیلم است، همه چیز از دیدگاه «اوپنهایمر» گفته میشود و شما به معنای واقعی کلمه از چشمان او نگاه میکنید. کار عجیبی است. اما این یک یادآوری برای من بود که چگونه فیلم را فیلمبرداری کنم. این یک یادآوری برای همه افراد درگیر در پروژه بود. من واقعاً میخواستم این داستان را با «اوپنهایمر» مرور کنم. نمیخواستم کنارش بنشینم و قضاوتش کنم. این یک کار بیهوده به نظر میرسید. این بیشتر جنبه مستند یا نظریه سیاسی یا تاریخ علم داشت. این داستانی است که شما با او تجربه میکنید و او را قضاوت نمیکنید. شما با او با این دوراهیهای اخلاقی آشتی ناپذیر مواجه هستید.” «نولان» میگوید: “سکانسهای رنگی، در ذهن «اوپنهایمر» میگذرد. او اضافه میکند که سکانسهای سیاهوسفید از سوی دیگر، بیشتر از زاویه دید «لوییس استراز» (عضو کمیسیون انرژی اتمی ایالات متحده با بازی «رابرت داونی جونیور») است، ما از آن طرف اتاق به «اوپنهایمر» نگاه میکنیم”. این فیلمساز قبلا در مصاحبه با «امپایر» گفته بود این تغییر میان فرمت رنگی و سیاهوسفید به فیلم «خاطره» او شبیه است. این کارگردان در ادامه میگوید: “یکی از چالشهای «اوپنهایمر» فیلمبرداری با فرمت سیاه و سفید «آیمکس» بود. اعضای گروه «کُداک» را به شدت در این پروژه به چالش کشیدیم که برای ما این فرمت را بسازند و آنها فراتر از آن را انجام دادند. برای اولین بار در تاریخ، موفق شدیم فیلم «آیمکس» سیاه و سفید را ضبط کنیم و نتیجه هیجانانگیز و فوقالعاده بود. به محض اینکه من و «هویت» (فیلمبردار پروژه) نتیجه اولین آزمایشها را دیدیم، میدانستیم این همان فرمتی است که فوراً عاشقش میشویم”.
نویسنده مطلب: علی روغنگران