در تهران بهتر می شود فیلم ساخت!
- شناسه خبر: 4916
- تاریخ و زمان ارسال: 8 آبان 1402 ساعت 11:16
اواخر هفته گذشته مستند کوتاه “میراث باد” ساخته نسیم سهیلی مستندساز توانمند مشهدی، برنده جایزه جهانی راه ابریشم در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران شد. او دو روز بعد با فیلم دیگرش “ایل بانو” در جشنواره اختران سرخس حاضر شد و این بار هم همانطور که پیش بینی می شد فیلم اش توانست در اکثر رشته ها جوایز را درو کند. همین خبر بهانه ای شد برای گفتگویی کوتاه با نسیم سهیلی که در ادامه می خوانید:
نسیم سهیلی درباره مستند میراث باد می گوید: میراث باد مستندی کوتاه درباره آسیابهای بادی شهر نشتیفان است که به آن آسباد میگویند و حدود ۱۷۰۰ سال قدمت دارد. در آن زمان مردمان از انرژی بادهای ۱۲۰ روزه که از سمت سیستان میوزیده و شدت زیادی داشته استفاده کردند و آسیاب ها را ساختند و از نیروی بادی که میتوانست ویرانگر باشد، به منظور تولید آرد استفاده بهینه کردند. این آسبادها با باد میچرخند و گندم را به صورت آرد در میآورند. می شود گفت آنها بلا را به طلا تبدیل کردند. سالهای سال از آسبادها استفاده شد و معیشت مردم از این راه بود. امروز با صنعتی شدن آرد دیگر این آسبادها استفاده چندانی ندارند ولی به عنوان برگ هویتی و شناسنامه تاریخی باید حفظ بشوند. اما متاسفانه در معرض نابودی اند. جوانها علاقه چندانی به آن نشان نمی دهند. به اندازه کافی به آسبادها بها داده نمیشود، بودجه نیست و خیلی مسائل دیگر… “میراث باد” نامی برگرفته از آسبادها بود.
او درباره فیلم دیگرش گفت: فیلم “ایل بانو” که به معنای بانوی ایل است و به گویش لری می باشد را در منطقه دهستان زیلایی در استان کهگیلویه و بویر احمد ساختم. این فیلم درباره زنی است که فعالیتهایی برای بانوان انجام می دهد و میخواهد موقعیت زنان را تغییر دهد. او بسته های معیشتی تهیه میکند و دختران جوان را مشاوره و راهنمایی می دهد. داستان فیلم درباره زندگی این خانم است که در جشنواره اختران که مربوط به بسیج هنرمندان است و در سرخس برگزار شده بود، توانست جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین، رتبه دوم پژوهش و رتبه دوم تصویر برداری را از آن خود کند. فیلم دیگری نیز دارم به نام “مات” به تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان زاهدان که در جشنواره حقیقت دو سال پیش حضور داشت و پس از آن در جشنواره های معتبری در سراسر دنیا به نمایش درآمد.
کارگردان موفق مشهدی معتقد است کیفیت آثاری که در جشنواره فیلم کوتاه حضور دارند خیلی بالاست و از استاندارد بالایی نیز برخوردارند. رقابت در این جشنواره به شدت سخت است، فیلمسازها همه خوب هستند و اساسا ورود به این جشنواره خودش نوعی اعتبار است چه برسد به اینکه بتوانی رقابت کنی و جایزه بگیری. نسیم سهیلی همچنین می گوید: فیلمهای خوبی در این جشنواره دیدم. فیلم قوتار فیلمی بود که برنده شد و به آکادمی اسکار هم معرفی شد. قوتار بهترین فیلم این جشنواره در حوزه داستان بود. مستندهای خوبی هم بود اما خب مستند ما یعنی همین مستند “میراث باد” طبق گفته منتقدین جشنواره که رأی داده بودند یک سر و گردن بالاتر از دیگر مستندها بود. همان ابتدا که اکران فیلممان انجام شد ما از بازخورد مخاطبین که البته لطف داشتند ۹۰ درصد مطمئن شدیم که جایزه را خواهیم گرفت، همین اتفاق هم افتاد و باید گفت فیلمی که خوب باشد به هر حال جایزه را می برد. البته خوش شانسی دیگر این بود که فیلم در قسمت بین الملل جایزه گرفت. جایی که داورانی از گرجستان، روسیه، چین و یونان کار داوری را انجام می دادند و خوشبختانه فیلم ما جایزه جهانی راه ابریشم را گرفت.
از نسیم سهیلی پرسیدیم که اگر برای پیشرفت در کارش مثل خیلی های دیگر به تهران مهاجرت کرده بود الان در چه شرایطی بود؟ و اینکه آیا زمان آن فرا نرسیده که تمرکز تمام امکانات و هنرمندان در پایتخت متوقف شود؟ او در پاسخ گفت: شرایط شهرستانها خیلی برای فیلمسازی سخت است. بخاطر اینکه ما بودجه هایمان محدود تر است. عوامل حرفه ای تا به مرز حرفه ای بودن می رسند مهاجرت می کنند. مثلا فیلمبردار صدابردار، ما فیلمبرداران خیلی خوبی داشته ایم که متاسفانه مهاجرت کردهاند به پایتخت یا خارج از کشور و الان هم فیلمبرداران خوبی داریم که میترسیم همینها را هم از دست بدهیم. یعنی تهران مثل یک اژدهای دو سر و دو دهانه است که همه را به سمت خودش می کشاند و می بلعد. امیدوارم که این اتفاق نیفتد و ما این عواملی که فعلا داریم را بتوانیم حفظ کنیم. من خودم اگر تهران بودم مطمئنا شرایطم متفاوت بود. آنجا میتوانستم از خیلی از پتانسیل های شهر تهران استفاده کنم که در مشهد وجود ندارد. مثلا اکرانهایی که در مرکز گسترش برای مستندها میگیرند یا این همه جلسه نقد برای یک فیلم، اینها همه تاثیر دارد. در فضای هنری بودن و استنشاق کردن در آن به نظرم به رشد فیلمساز کمک می کند. اینکه چهارنفر آدم هنری باشند که با آنها فیلم ببینی، معاشرت کنی، صحبت کنی و در فضای هنری باشی خیلی مهم است. ما اینجا مثلا مستندساز کم داریم. که بخواهیم حالا جلساتی با هم برگزار کنیم. من فکر می کنم اگر تهران بودم و آن جو برای من فراهم بود، حتما پیشرفتم سریعتر اتفاق می افتاد. ببینید نمیشود ما تمام امکانات را بیاوریم در شهرستانها تقسیم کنیم. من خیلی خوشم نمی آید که همه موضوعات را حواله بدهم به مسئولین. کدام مسئول؟ به نظرم میشود جوامع دیگر را بررسی کرد و الگو گرفت.
ببینند آنها چه کرده اند ما هم همان کار را بکنیم. آیا آنها همه تمرکزشان روی پایتختشان است؟ یا اینکه در شهرهای کوچکتر هم امکانات برای هنرمندان فراهم است؟ احساس می کنم دیگران در این مورد از ما بهتر هستند، ولی خب کلا این مسئله حل نشدنی است. شما پایتخت را دارید، مرکز اصلی کشور و خب همه امکانات ناخودآگاه آنجاست. غیر از این واقعا نمیدانم و پاسخگویی به این سوال از حوزه توانمندی من خارج است. نمیدانم باید دقیقا چه کرد ولی می شود حداقلها را به شهرهای کوچکتر آورد. حداقل یه سری امکانات فنی مثل دوربین های خوب که ما در مشهد نداریم. اینها را انجمن ها و ارگانهایی که بودجه دولتی دارند می توانند تهیه کنند و در اختیار هنرمندان بگذارند. این کار را حداقل میتوانند بکنند. انجمن سینمای جوان باید به روز شود، تجهیز شود. اینها کارهایی ست که میتواند مثبت باشد. یا اکرانهایی که مرکز گسترش دارد در تهران برگزار می کند را در مشهد هم می شود برگزار کرد. مثل فیلم کوتاه که همزمان هم در تهران اکران می شود و هم اکران آن در مشهد به تازگی شروع شده است. اگر بتوانیم برای مستندها هم همین کار را بکنیم و فقط تمرکزمان روی داستانی نباشد خیلی اتفاق مثبت و تاثیرگذاری خواهد بود.
از نسیم سهیلی پرسیدیم که آیا مشهد پتانسیل این را دارد که به قطب دوم سینمای ایران تبدیل شود؟ که در جواب گفت: مشهد پتانسیل اش را دارد. چرا که در مشهد پول و سرمایه زیاد است. مشهد شهرداری پولداری دارد، آستان قدس را دارد و… سازمانها در پروژه های هنری وارد می شوند، بودجه اختصاص می دهند و حضور دارند. ببینید در حوزه سینما هم متاسفانه خیلی زد و بند وجود دارد. الان مثلا شفاف بگویند چه بودجه ای می گیرند و به کدام فیلمسازها میدهند و خروجی های کارشان چیست. کجاها توانسته اند بدرخشند و ما اسمی از آنها داشته باشیم که مثلا فلان آقا یا فلان خانم توانسته با همچین بودجه ای که سازمان فلان در اختیارش گذاشته یک فیلم خوب بسازد. وقتی حمایتها در حوزه خودی ها باشد، یعنی یک سفره ای پهن باشد و یک عده ای بیایند و دورش نان بخورند… خب این نمیشود دیگر. این شهر پر از هنرمندان مستعد است ولی تا زمانی که وضعیت اش اینگونه باشد نمیتواند قطب بعد از تهران باشد. شما فیلم خوب می خواهید پول خوب هم باید خرج کنید. ٣ فیلم من بخاطر نداشتن بودجه لازم آنگونه که می خواستم نشد. در تهران خیلی بهتر می شود فیلم ساخت. من تا چه حدی می توانم روی فیلمنامه و کارگردانی ام مانور بدهم؟ همین که تا این حد رسید و باز هم به جشنواره خارجی رفت، بخاطر کارگردانی، نوع نگاه، فیلمنامه و انتخاب سوژه ام بود. ولی اگر عوامل من حرفه ای بودند قطعا فیلم میتوانست خیلی موفق تر باشد. متاسفانه بودجه ها را جاهای نامطلوبی تزریق میکنند و عملا دست هنرمندان مستعد خالی است. من دوستان بسیاری دارم که واقعا هنرمندان خوشفکر و خوش ذوقی اند ولی دستشان به بودجه نمی رسد و مجبورند کم هزینه تولید کنند. در کار کم هزینه هم هر چقدر که شما کارگردانیتان خوب باشد، نهایتا یک فیلم متوسط رو به پایین یا متوسط رو به بالا می توانید تحویل دهید.
گفتگو کننده: علی روغنگران