ساعتی با شهریاران اساطیری
- شناسه خبر: 4954
- تاریخ و زمان ارسال: 16 آبان 1402 ساعت 16:22
این شبها شاهد اجرای نمایشی تحت عنوان “رویای اسبی به نام شبرنگ” به نویسندگی مهدی سیم ریز و کارگردانی محمد جهانپا در سالن اصلی تئاتر شهر هستیم. “رویای اسبی به نام شبرنگ” متنی برگرفته از شاهنامه است که زندگی کیخسرو، پسر سیاوش را از زندگی در توران تا تاجگذاری در ایران و فرمان حمله به توران روایت می کند.
کیخسرو در شمار شهریاران اساطیری شاهنامه است. شهریاری که زاده شدن، پرورش، خویشکاری ها و فرجام کارش فراتاریخی و تا حدی فراطبیعی بوده است. کیخسرو در سرزمین دشمن زاده می شود، سرزمین ظلمت و تیرگی یعنی توران زمین که در برابر ایرانشهر نورانی قرار دارد. چونان اهریمن ظلمانی در برابر هرمزد درخشان. او در توران زمین به دست پیران ویسه پهلوان خویشاوند و وزیر افراسیاب -که همسر آبستن سیاوش را از مرگ رهایی بخشیده بود- پرورده می شود. خبر به دنیا آمدن کیخسرو، امید کین خواه را در دل ایرانیان زنده می کند و کاووس گیو، پسر توانای گودرز و یکی از سرداران پادشاه را به یافتن شاهزاده و آوردنش به ایران می فرستد. کیخسرو پس از سفری پرمخاطره، پیروزمندانه به دربار ایران آورده می شود.
همه ما می دانیم که پرداختن به ادبیات حماسی، بازنویسی و به روی صحنه آوردن آن از کارهای دشواری است که کمتر کارگردان و نمایشنامه نویسی به آن روی میآورد. چون انتظار این است تا چنین اتفاقی به بهترین شکل ممکن رخ دهد. مخصوصا در خراسان که خاستگاه فردوسی و ادبیات کهن فارسی است این حساسیت به اوج خود می رسد و پرداختن به هر شیوهای به ویژه در هنرهای نمایشی، بازی با آتش است. آن کسی که به شاهنامه میپردازد اگر توانایی، آگاهی و بن مایه بسنده را برای چنین کار دشوار و باریکی نداشته باشد؛ ارج و عرض خود را از میان خواهد برد و البته که به شاهنامه هیچ گزندی نمیرسد. چون شاهنامه در فرازنایی است که هیچ کس نمیتواند به آن آسیب برساند.
محمد جهانپا اما اولین بارش نیست که به سراغ شاهنامه می رود. پیشتر او در”افسانه ماردوش” ثابت کرده بود که نگاهش به شاهنامه با علم به جایگاه و توانایی تاثیرگذاری این گنج بزرگ ادبیات حماسی کاملا سنجیده و دقیق است. او می گوید: یکی از دلایلی که برای ساخت این نمایش داشتم، حضور در جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان به صورت پیاپی بود و من همیشه با نگاه به فضای این جشنواره به دنبال این بودم که چه الگویی را باید برای نوجوان نسل امروز تعریف کنیم. در سراسر داستان کیخسرو خرد، احترام به بزرگتر، یتیم بودن و نیکی وجود دارد. شخصیت او و اتفاقاتی که در توران تجربه می کند، شبیه به زندگی پیامبران است. همه این ویژگی ها می تواند برای نوجوان امروزی الگوی مناسبی باشد.
وی در خصوص نحوه تمرین بازیگران در این نمایش نیز افزود: از زمان آغاز به کار تمرین بازیگران تا اینکه این اثر به مرحله اجرا برسد، یک ماه و نیم طول کشید. نحوه کار بدین صورت بود که در ابتدا دکور نمایش را آماده کردیم و بازیگر در زمان تمرین نقش، کاملا با دکور صحنه روبه رو بود. موسیقی نیز آرام آرام به تمرینات ما اضافه شد. اینطور تمرین کردن باعث می شود تا بازیگران به این ذهنیت برسند که وقت به بطالت نمی گذرد. در این نمایش سه نسل از بازیگران حضور دارند که بعضی از آنها دانشجویان رشته تئاتر هستند. همانگونه که پیشکسوت ها در دهه هفتاد مسیر را برای نسل ما باز کردند تا بتوانیم وارد بدنه تئاتر شویم، اکنون نیز باید اجازه دهیم تا جوانان علاقه مند به این هنر خودنمایی کنند.
اگر چه نوع گریم، لباس و حتی دکور این کار، مخاطب را به این فکر می اندازد که با کار پرهزینه ای طرف است، اما جهانپا می گوید که برای تولید این نمایش هیچگونه حمایت دولتی نداشتیم. برای ساخت این کار تا امروز بیش از ۱۵۰ میلیون تومان شامل؛ دوخت لباس، دستمزد طراح، بازیگر و… هزینه شده که البته به منظور صرفه جویی در هزینه ها سعی کردم تا با کمی تغییر از دکور کار قبلی ام برای این نمایش استفاده کنم.
کارگردان نمایش “رویای اسبی به نام شبرنگ” در خصوص استفاده از پرفورمنس در این نمایش افزود: در ۴ صحنه این نمایش و کاملا به جا از فرم استفاده شد. از آنجا که طبق تحلیل شاهنامه، توران بعد از رود جیحون، نزدیک ترکستان چین است و در آن مناطق، بیشتر رفتارهای مغولی وجود دارد، سعی شده تا در صحنه های مربوط به توران از حرکات جمعی تند و مغولی استفاده شود. اما در صحنه های ایران و کاخ کیکاووس حرکات جمعی به گونه ای طراحی گردیده که آن زیبایی، شکوه و عظمت ایران به مخاطب نشان داده شود.
محمد جهانپا در پایان گفت: کار تئاتر در مشهد نیازمند حمایت دولتی است. در اینجا به دلیل اینکه در بازگشت سرمایه و سود، هیچ تضمینی وجود ندارد، آنچنان اسپانسر و سرمایه گذاری برای تئاتر وجود ندارد و برای تولید، بیشتر باید از جیب هزینه کرد. در این شهر نسبت به شهرهای دیگر چراغ سالن ها در ٣۶۰ روز از سال روشن است و تنوع تئاتر زیاد است. البته که همه زحمت می کشند و کار کردن در تئاتر فقط عشق و علاقه است.
با این همه آنچه مسلم است اینکه؛ با وجود تمام زحمات و هزینه هایی که امثال محمد جهانپا و سایر هنرمندان مشهد با جان و دل برای اعطای فرهنگ و هنر این شهر متحمل می شوند، تا زمانی که مخاطب از آثار فرهنگی و هنری استقبال و حمایت کافی را به عمل نیاورد، نمی توان شاهد اتفاق بزرگی بود. “رویای اسبی به نام شبرنگ” یک فرصت است برای شما مخاطب گرامی که به خوبی می دانید تکرار این اتفاقات زیبا بدون حمایت شما امکانپذیر نیست.
نویسنده: علی روغنگران