شرم بر شما
- شناسه خبر: 5724
- تاریخ و زمان ارسال: 29 اردیبهشت 1403 ساعت 23:26
علی روغنگران:
این روزها شاهد اجرای نمایشی تحت عنوان «آسید کاظم» به نویسندگی «محمود استاد محمد» کارگردانی «حامد معمار طهرانی» و تهیه کنندگی « محمد طهان» هستیم که هر روز ساعت ۱۸ در تماشاخانه شمایل روی صحنه می رود. «آسید کاظم» نمایشی در سبک قهوه خانه ای با حال و هوای خاص خود است.
تمام داستان در قهوه خانه شاه رجب (با بازی حسین شجاعی) رخ می دهد. در ابتدای نمایش از زبان کاراکتر شاه رجب می شنویم که سیدکاظم که گویی بزرگ محل چه از لحاظ اسم و رسم و جوانمردی، و چه از لحاظ مال و مکنت بوده، اکنون در بند است آنهم به واسطه قتل (چاقوکشی) با این وجود در محل شایعه شده که او امشب باز می گردد. از همین رو بازار غیبت و حرف و حدیث پشت سر آسید کاظم داغ است. فضای حاکم بر قهوه خانه و به طبع آن؛ محله، به هیچ وجه به نفع سید کاظم نیست و انگار به غیر از سیدجواد، پیرمرد پریشان حالی که قدرت تکلم ندارد (با بازی جواد محمدزاده) و آقای دکتر (با بازی علی ضابطیان) کسی منتظر بازگشت او نیست. نه شاه رجب که همه قهوه خانه اش متعلق به سید بوده و هفت سال تمام سهم او از دخل و حتی اجاره مغازه را پرداخت نکرده و نه ممد ریزه (با بازی امیر احسان امیرپور) و محسن هاپی(مسعود سازمند) که در نبود او بساط معرکه گیری و لات بازیشان به راه است، هیچ کدام دوست ندارند چشمشان به سید کاظم بیفتد. آنقدر که ممد ریزه می گوید اگر سید کاظم بیاید؛ پیش چشم همه او را سکه یه پول می کند و حتی زیر گوشش هم می خواباند.
او می گوید: «سید کاظم واسه خاطر عفت روی رفیق چندین و چند ساله اش چاقو کشید» دکتر اما می گوید سید کاظم حسب مصلحت و معرفت در دادگاه به قتل اعتراف کرده، داستانی که البته درست آن را باید خود سید کاظم بازگو کند. ولی دستکم این واقعیت را بازگو می کند که سید پیشتر از چاقو کشی و دعوا توبه کرده بود.
حتی سید محمود (با بازی مانی دلارام) پسر آسیدکاظم از خبر بازگشت پدر خوشحال نیست تا جایی که می گوید: «او پدر من نیست»
از سوی دیگر اسی قصاب (با بازی کاوه خوانساری) خبر می آورد که دکتر؛ اجاره مغازه او و دیگرانی که در این هفت سال زندان بودن سید کاظم پرداخت نشده بود را به دقت محاسبه کرده است.
همزمان عباس آقا (با بازی یحیی رفوگران) با چهره ای در هم وارد قهوه خانه می شود. بعد از کنجکاوی حضار معلوم می شود که عباس مجبور شده تمام کبوترهایش را از ترس بازگشت سید کاظم به قیمتی ناچیز بفروشد، چراکه بخاطر شکایتهای مردم از رفت و آمدهایش روی پشت بام، همان هفت سال پیش از سوی سید کاظم منع شده بود که دیگر حق کفتر بازی ندارد.
ورود پهلوون (با بازی امیرعباس پیش بین) که با شروع ترنا بازی همراه است، فضا را عوض می کند. پهلوون که بخاطر حرفهای سید محمود (فرزند سید کاظم) پشت سر پدرش، با سیلی از خجالت او درآمده بود از حرافی های مردم پشت سر سید کاظم آزرده خاطر است. پهلوون (امیرِ بازی) در میانه ترنا بازی چاقوی زنجانی سید کاظم که هفت سال پیشش امانت بود را از جیبش بیرون می آورد و به وزیر می گوید: «اگر تونست بازش کنه می زنه. اون که گفته می خواد آسید کاظم رو بزنه ما رو هم میتونه بزنه» که البته ممد ریزه جرأت چنین کاری را نداشت.
مردی در گوشه قهوه خانه کتش را بر سرش کشیده و ظاهرا خوابیده است. محسن هاپی او را چُرتی خطاب می کند و از وی می خواهد تاس بریزد. چرتی بدون آنکه کتش را کنار بزند تاس میریزد. چرتی قاپش شاه نشسته. صلوات… ناگهان سیدجواد با همان زبان نامفهومش فریاد می کشد… چرتی صورتش را نمایان کرده. او کسی نیست جز آسید کاظم (با بازی خسرو سقا).
صدای زمزمه گون غیبت های اهل محل که حالا همه در قهوه خانه حاضر بودند در فضا می پیچد. در چهره همه تلفیقی از بهت و شرم نمایان می شود.. آسید کاظم به چهره یک به یک آن ها نگاه می کند و برای لحظه ای انگار زمان متوقف می شود. شاید می خواست بگوید “شرم بر شما”… نمایش همینجا تمام می شود.
نمایش «آسید کاظم» از لحاظ اجرا دارای ویژگیهای تامل برانگیز، هوشمندانه و هنرمندانه فراوانی است؛ طراحی صحنه، یک دکور قهوه خانه ای بی نقص اما کم خرج است. این طراحی شاکله مند و در عین حال کم هزینه نشان می دهد که کارگردان اساس اجرا را به شیوه ای هنرمندانه بر طراحی گذاشته است و تماشاگر طی اجرای نمایش پی می برد که برای پرسوناژ ها، میزانسن ها، نور، موسیقی و لباس هم طراحی های شاخصی وجود دارد.
بازی هنرمندانه و شیوه مند تمام بازیگران از جمله بازی شاخص «امیر احسان امیرپور» که نقش «ممد ریزه» را ایفا می کرد، به دلیل استفاده درست از حالات و حرکات اعضای بدن و صورت، هنرمندانه و ستودنی بود. دو کاراکتر «ممد ریزه» و «محسن هاپی» در طول نمایش با آواز خواندنهای مکرر که با همنوازی آکاردئون و تنبک توسط «مهدی کریمی و علیرضا دیهیم» همراه بود و همچنین شوخیهای شیرین به سبک نمایش، بارها تماشاگر را خندادند و از این جهت با بازخورد خوبی از سوی مخاطب مواجه شدند.
در رابطه باطراحی و اجرای گریم و چهره پردازی بازیگران به غیر از سبیل های خاص دو کاراکتر ممد ریزه و محسن هاپی که به نظر می رسید متعلق به خودشان باشد، شاهد چهره پردازی خاصی نبودیم و در پوستر نمایش هم نامی از چهره پرداز به چشم نمی خورد. با این وجود طراحی لباس جور کار را کشیده و عملا به شکل گیری بیرونی وظاهری پرسوناژ ها کمک بسیاری کرده بود.
“حامد معمار طهرانی” درطراحی، شکل دهی و بازی دهی بازیگران، توجه به مبانی بصری و تجسمی و لحاظ کردن عناصر و نشانه های آن ها در اجرا و نیز در شیوه بازی غیرهمسان بازیگران موفق عمل کرده است. اوج کار او شاید استفاده از عنصر “غافلگیری” در پایان نمایش بود که به قول معروف کار را در آورده بود.
نمایش «آسید کاظم» یک نمایش قهوه خانه ای با سبکی اصیل و البته ساختارمند است که مخاطب خوبی را تا اینجای کار جذب خود کرده است. این نمایش برفرم و داشته های بصری و نمایشی تاکید مضاعف دارد و می شود آن را یک تئاتر ناب نامید که کارکرد وکاربرد هنرمندانه مقوله های کارگردانی، بازیگری، طراحی صحنه و لباس، موسیقی و نور در آن به اثبات رسیده است.