فیلمهای توقیفی در معرض خطر
- شناسه خبر: 4660
- تاریخ و زمان ارسال: 31 مرداد 1402 ساعت 18:11
باورش کمی دشوار است ولی در مدت کوتاه پنج روز، نسخه قاچاق سه فیلم؛ وارد فضای مجازی شد. این هفته را باید هفته سیاه فیلمهای توقیفی و اکراننشده نامید. اتفاقی که یادآور اکران دو فیلم دیگر در ابتدای امسال بود. سهشنبه گذشته، نسخه قاچاق فیلم «تفریق» ساخته مانی حقیقی با بازی ترانه علیدوستی و نوید محمدزاده وارد کانالهای تلگرامی شد، اواسط روز شنبه نسخه قاچاق فیلم «بیرویا» ساخته آرین وزیردفتری و اواخر روز شنبه هم نسخه قاچاق فیلم «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» ساخته عبدالرضا کاهانی در فضای مجازی منتشر شد. هنوز معلوم نیست در روزهای پیش رو این وضعیت ادامه خواهد یافت یا خیر؛ اما تا همین جای کار هم، زیان مالی و معنوی بسیاری به سینماگران و سازندگان فیلمها وارد شده است. میانگین فروش فیلمهای روی پرده در سال جاری (بدون احتساب فیلم «فسیل»)، حدود ۸میلیارد تومان است. یعنی اگر این سه فیلم اکران میشدند و فروش متعادلی هم داشتند، ۲۰ تا ۳۰میلیارد تومان به بازار سینما اضافه میکردند. قاچاق این فیلمها در حالی رخ میدهد که در دو سال گذشته و همزمان با روی کار آمدن مسئولان جدید در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صحبتهای بسیاری درباره رفع توقیف فیلمهای توقیفی مطرح شده بود. محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در آبانماه سال ۱۴۰۰ درباره «رفع توقیف شماری از فیلمهای سینمایی مشکلدار» موضعگیریهای امیدبخشی داشت و حتی برخی فیلمها نیز از کمد توقیف بیرون آمدند. او در حاشیه یک سفر استانی به کردستان گفته بود: «بنا داریم حداکثر همراهی را با اصحاب سینما داشته باشیم. از همکارانم خواستهام تا با دقت فیلمهای سینمایی توقیفشده را بررسی کنند که خدای ناخواسته حقی از کسی ضایع نشود.» پس از دو سال از این ماجرا، اگرچه بهوضوح تلاشهایی برای رفع توقیف انجام شد و برخی فیلمها رنگ اکران را دیدند، اما حالا خبر از قاچاق تعدادی از این فیلمها میرسد. قاچاق سه فیلم در پنج روز، خبر تکاندهندهای برای سازندگان آثار سینمایی است، بهویژه برای کسانی که فیلمی در توقیف دارند یا فیلمشان در صف اکران است. به همین بهانه نگاهی داریم به چند فیلم توقیفی که در صورت ادامه این روند ممکن است به چنین سرنوشتی دچار شوند؛
کلاه گیسی که مشکل ساز شد
“کاناپه” یکی از مصداقیترین فیلمهایی است که هرچند با صراحت درباره مشکل آن اظهارنظر میشود اما تقریبا هیچکس نسخهای برای رفع این مشکل ندارد! اصلیترین چالش و ریسک کیانوش عیاری در ساخت “کاناپه” انتخاب متفاوت او برای مواجهه با مهمترین خط قرمز سینمای ایران یعنی پوشش زنان در منزل بود. او تصمیم گرفت با استفاده از کلاهگیس، تصویر طبیعیتر از حضور زنان در خانه و در جمع محارم به تصویر درآورد و همین انتخاب فیلم او را با چالشی اساسی مواجه کرد. فیلم به دلیل همین پوشش متفاوت بازیگران زن، به محاق توقیف رفته است. جالب اینکه از زمان ساخت این فیلم، بهرهگیری از کلاهگیس در برخی سریالهای تلویزیونی هم عادیسازی شد اما گره سرنوشت این فیلم گویی کورتر شده است!
کیانوش عیاری این روزها مشغول به سرانجام رساندن پروژه «ویلای ساحلی» است. کارگردانی که هرچند پیشتر هم علاقه خود به ساخت کمدیهای خاص را نشان داده بود اما اولینبار است که فیلمی اینچنین منطبق بر قواعد گیشه را کارگردانی میکند و با حضور رضا عطاران و پژمان جمشیدی بهراحتی میتواند مدعی فتح گیشه باشد. او در شرایطی این فیلم را ساخته که مهمترین فیلم سالهای اخیرش هنوز در بلاتکلیفی محض قرار دارد. داستان فیلم سینمایی کاناپه را کیانوش عیاری برمبنای یک موقعیت بسیار ساده طراحی و آن را کارگردانی کرد. موقعیت دو خانواده که قرار است با هم وصلت کنند اما یک کاناپه، موجب ایجاد اختلاف و چالشهایی میان آنها میشود. عیاری این فیلم را در سال ۹۵ کارگردانی کرد و بسیاری انتظار رونمایی از آن در جشنواره فیلم فجر همان سال را داشتند اما فیلم به دلیل عدم صدور پروانه نمایش، امکان حضور در این رویداد را از دست داد و همچنان هم چالش اصلیاش دریافت همین پروانه است! اولین واکنشهای عیاری به توقیف فیلم کاناپه خیلی تند و تیز بود. او هر چند به نظر هیات انتخاب جشنواره احترام گذاشت اما گفت: «زحماتی که کشیدهام برایم اهمیتی ندارد. این تصمیم را گرفته بودم و پای آن خواهم ایستاد. دیگر هیچ فیلم سینمایی نمیسازم که خانمها در آن روسری به سر داشته باشند.» این موضع عیاری البته بعدها تغییر کرد و او حتی ساخت یک سریال برای تلویزیون را کلید زد. مسئولان سینمایی هم که این فیلم را در کنار “قاتل و وحشی” قرار داده و در انتظار حکم شرعی برای مجوز اکران عمومی آن هستند. این شرایط بعید است در آینده نزدیک تغییر کند اما یادمان نرود “خانه پدری” عیاری هم در شرایطی مشابه قرار داشت و قاچاق شد!
مشکل سر تراشیده بازیگر اصلی فیلم
“قاتل و وحشی” فیلم دیگری است که شرایط مشابهی با کاناپه دارد. با رد شدن فیلم از سوی هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر در سال ۹۸ اینگونه به نظر میرسد که مشکل اصلی فیلم خشونت بالای آن است اما بعدها و در زمانی که مشخص شد فیلم اساسا امکان ورود به چرخه اکران را ندارد، مسئله گریم لیلا حاتمی و نقشآفرینی او با سر تراشیده در سکانسهایی از فیلم هم پیش کشیده شد. بعدها مسئولان سازمان سینمایی با صراحت بیشتری درباره مشکل اصلی این فیلم موضعگیری کردند و ماجرا حدود شرعی برای پوشش بازیگر اصلی فیلم را مانع اصلی دانستند. بعدها هرچند فیلم پروانه نمایش دریافت کرد اما این پروانه مشروط بود و فیلم تنها مجاز به نمایش در خارج از ایران شده است؛ اتفاقی که بهوضوح فیلم را در معرض قاچاق قرار خواهد داد! حمید نعمتاله از آن فیلمسازان خاص است. خاص بودنی که البته به معنای دوریاش از مخاطبان عام نیست و اتفاقا به طرز ویژهای هم همواره رگ خواب مخاطبش را میداند و تجربههای موفقی، هم در قاب تلویزیون و هم بر پرده سینما، در زمینه برقراری با مخاطبان داشته است. او دلبسته سینماست و برای یک دلبسته، تجربه ورود به عرصههای مغفول و کمتر تجربهشده، همواره وسوسهبرانگیز است.فیلم “قاتل و وحشی” از این منظر یکی از جسورانهترین بلندپروازیهای نعمتاله در زمینه ساخت فیلمی در ژانر وحشت و حتی زیرژانر اسلشر است! فیلمی سرشار از خشونت و وحشت که این اندازه نزدیک شدن به آن پیشتر در سینمای ایران یک تابو بود و حالا نعمتاله با پایبندی به قواعد ژانر به آن نزدیک شده است. فیلم در سال ۹۸ مقابل دوربین رفت و خیلیها انتظار داشتند در جشنواره فجر همان سال رونمایی شود اما حاشیهها از همان مقطع کلید خورد و فیلم بهرغم نظر مثبت هیات انتخاب، در ویترین فجر غایب ماند! سازمان سینمایی همواره مشکل “قاتل و وحشی” را به ماجرای حجاب مرتبط دانسته و میگوید برای رفع مشکل فیلم، تصمیمگیر نیست! حمید نعمتاله هم در یکی از معدود واکنشهایش درباره حواشی این فیلم، این دلنوشته را منتشر کرد: «وقتی “قاتل و وحشی” را میساختم عمیقا این احساس را داشتم که مسیری که در حال طی کردنش هستم، در سنت سینمای ما پیش از این تجربه نشده است و این یک بیتکیهگاهی جدی به من میداد. اگرچه نمونههای خارجی زیادی برای “قاتل و وحشی” در اختیار داشتم، اما سنت ایرانی نداشت و اینجا فهمیدم که علی حاتمی برای ساخت فیلمهایش چقدر تنها بوده است و سنت فیلمسازی او نه تنها در سینمای ایران که در سینمای دنیا نیز بیسابقه است.»
مهاجرت کارگردان یا سوژه دردسرآفرین
براساس اطلاعرسانی رسمی روابط عمومی سازمان سینمایی، پروانه ساخت رسمی فیلم “اورکا” به تهیهکنندگی سیده فاطمه ابوالقاسمی، کارگردانی سحر مصیبی هروی و نویسندگی سید سعید صدرزاده در سال ۹۸ صادر شده و این بهمعنای آن است که احتمالا این سازمان مشکلی با سوژه فیلم “اورکا” نداشته است. سوژهای که البته در نوع خود میتوانست از سوژههای دردسرآفرین محسوب شود. اینکه فیلم ساخته شده چه نسبتی با فیلمنامه ارائه شده به سازمان سینمایی دارد، سوالی است که ما نمیتوانیم جوابی برای آن داشته باشیم اما اینکه چرا فیلم در حال حاضر در وضعیت شبهتوقیف قرار گرفته است، قطعا بیارتباط با تصمیم کارگردانش برای مهاجرت همیشگی از ایران نیست. مصیبی اساسا درخواستی برای عرضه رسمی فیلمش به سازمان سینمایی ارائه نکرده است! فیلم مستند “صفر تا سکو” که روایتی از زندگی خواهران منصوریان و صعود آنها تا مدارج بالای ورزشی بود، یکی از مهمترین مستندهای ورزشی ایرانی است که توانست به چرخه اکران عمومی راه پیدا کند و اتفاقا مخاطبان قابل توجهی را هم به سینماها کشاند. این مستند را سحر مصیبی کارگردانی کرده بود و حضور نام مهتاب کرامتی بهعنوان یکی از تهیهکنندگان فیلم، در ضریب پیدا کردن آن در فضای رسانه بیتاثیر نبود. مصیبی به پشتوانه همین تجربه برای ورود به دنیای حرفهای کارگردانی در سینمای بلند هم سراغ سوژهای مشابه رفت و فیلم اورکا را به سرانجام رساند. فیلمی که بازهم مهتاب کرامتی با همراهی طهورا ابوالقاسمی تهیهکنندگیاش را برعهده داشت و ایفای نقش اصلی آن هم به ترانه علیدوستی واگذار شد. براساس تیزر منتشرشده از فیلم، “اورکا” بر اساس داستانی واقعی ساخته شده و داستان آن درباره ماجرای رکوردزنی “الهامالسادات اصغری” بانوی شناگر ایرانی است که در اوایل دهه ۹۰ وزارت ورزش و جوانان از ثبت رکورد او امتناع کرد! “اورکا” برای اولینبار در فستیوالی در دوحه رونمایی و همان زمان این خبر در رسانهها مطرح شد که این فیلم سرمایهگذار قطری داشته و استودیو “کتارا” در قطر هم در تولید فیلم شریک بوده است.
به پشتوانه همین حامی مالی بینالمللی هم حضور فیلم در رویدادهای جهانی همچنان ادامه دارد و این یعنی اصلا دور از انتظار نیست که این فیلم هم در آیندهای نزدیک بهصورت غیررسمی به دست مخاطبان ایرانی برسد! فیلمی که همین سال گذشته از دید برخی رسانهها بهعنوان یکی از شانسهای حضور در جشنواره فجر به حساب میآمد و حالا بهطور کلی مشخص نیست آیا شانسی برای عرضه رسمی در کشور میتواند داشته باشد؟ بهخصوص که هم عوامل و هم مدیران سینمایی دربارهاش سکوت کردهاند!
فعلا صلاح نمی دانند اکران شود
خیلی صریح باید بگوییم که فیلم “شیشلیک” هیچ مشکلی از منظر قواعد نظارتی سینمای ایران ندارد و به همین دلیل هم در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و هم پروانه نمایش برای آن صادر شده است، اما آنچه جلوی ورود فیلم به چرخه رسمی اکران سینماها را گرفته است، «سلیقه» مدیران فعلی است. بلاتکلیفی شیشلیک بارها از سوی رسانهها پیگیری شده است و مدیران سازمان سینمایی هم ابایی نداشتهاند که اعلام کنند بهرغم صدور پروانه نمایش برای این فیلم فعلا «به صلاح نمیدانند» اکران شود! زاویه نگاه فیلم نسبت به معضلات اقتصادی و تاثیر تحریمها بر جزئیترین مسائل زندگی روزمره مردم، همان نکتهای است که خیلی باب طبع مدیران فعلی سازمان سینمایی نیست و جلوی اکران فیلم را گرفته است. شاید اشاره به این فیلم در فهرست فیلمهایی که بیم قاچاق آنها میرود، عجیب به نظر برسد. بالاخره محمدحسین مهدویان بهرغم تمام محدودیتهایی که متوجهش بوده است، دارد فعالیت حرفهایاش را ادامه میدهد و اتفاقا همین روزها مجوز ساخت فصل دوم سریال خانگیاش یعنی “زخم کاری” را هم گرفته و آن را کلید زده است. از طرف دیگر محمدرضا منصوری تهیهکننده فیلم هم بعید است حاضر به عرضه اعتراضی این فیلم در فضای غیررسمی شود چرا که او نیز از چهرههای مورد اعتماد این سالهای سینمای ایران بوده و تهیهکنندگی “دسته دختران” را هم برعهده داشته است و “حیثیت گمشده” را هم در حال پخش در شبکه خانگی دارد. با این همه اما فیلمی مانند “شیشلیک” که بهواسطه بازی رضا عطاران و پژمان جمشیدی، مخاطبان بالقوه بالایی دارد، قطعا مورد طمع قرار میگیرد و هر لحظه ممکن است نسخه باکیفیت آن حتی بدون رضایت عوامل اصلی، سر از فضای مجازی درآورد! تاخیر در اکران چنین فیلمهایی میتواند باعث هدر رفتن یک سرمایه شود. مدیران سازمان سینمایی در چند نوبت درباره فیلم شیشلیک اعلام نظر کردهاند و اصرار دارند که فیلم را مناسب اکران در شرایط فعلی جامعه نمیدانند. عجیب اینکه آنها حاضر نشدهاند با عدم صدور پروانه نمایش، فیلم را بهصورت رسمی توقیف کنند اما همزمان جلوی ورود فیلم به چرخه اکران عمومی را هم گرفتهاند. مهدویان تاکنون چند بار نسبت به بلاتکلیفی این فیلم خود معترض شده است اما او هم گویی آرامآرام با این شرایط کنار آمده است.
نویسنده: علی روغنگران