متنی که قرار نبود اجرا شود
- شناسه خبر: 4227
- تاریخ و زمان ارسال: 20 خرداد 1402 ساعت 0:10
این روزها شاهد اجرای نمایشی تحت عنوان “نقطه ویرگول” به کارگردانی امیر سفیری در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر تهران هستیم که به صورت مونولوگ و با بازی دیبا سمن، روی صحنه می رود. در این اثر شاهد حضور دختری روی صحنه هستیم که از زندگی می گوید و مخاطب نمی داند که او مرده است یا زنده و یا اینکه راست می گوید یا دروغ، سخنانش برآمده از تخیل و هذیان است یا ریشه در واقعیت دارد. نمایشنامه این اثر نیز به صورت مشترک توسط کارگردان و تنها بازیگر آن به رشته تحریر درآمده است. به همین بهانه با این دو به گفتگو پرداخته ایم که در ادامه می خوانید:
امیر سفیری درباره کارگردانی این اثر نمایشی میگوید: “نوشتن نمایشنامه نقطه ویرگول حدود یکسال طول کشید که بعد ما به اجرا رسیدیم. اصلا قصد اجرای این نمایش را نداشتیم و از گفتن یک جمله به نوشتن متن نمایش رسیدیم که تبدیل به نمایشنامه نقطه ویرگول شد. مدت زمانی که ما برای این اجرای مونولوگ انتخاب کردیم، حدود چهل دقیقه اجراست. در کارگردانی سعی کردیم با کم کردن زمان نمایش و ایجاد سایههای مختلف در بک صحنه به کمک نور و انیمیشن به سمتی برویم که مخاطب را با دیدن این اثر نمایشی خسته نکنیم. مخاطب در ابتدای این نمایش با فضای سورئالیستی و اکسپرسیونیستی مواجه میشود، اما در ادامه نمایش شاهد یک بازی هایپررئال میشویم. با اشک و گریه در این نمایش ما حس از دست دادن و رفتن را نشان میدهیم و این فروریختن و حال بد با گریه نمایانتر میشود. من همینجا از دیبا سمن بازیگر این نمایش تشکر میکنم که همه سختیها و چالشها را به جان خرید و بهعنوان بازیگر روی صحنه آمد.” سفیری میافزاید: “برای دکور و آکسسوار این نمایش خیلی فکر کردیم ولی با توجه به مونولوگ بودن اثر به سمت تئاتر بیچیز رفتیم و یک فرش برایمان ماند. این فرش نمادی از زندگی است که بازیگر روی آن قدم میزند و زندگی خود را میگذراند. البته این را بگویم که چالش خیلی سختی است که بدون آکسسوار و لوازم صحنه بازی کنی اما از نظر من نتیجه خیلی خوب شده است.”
کارگردان “نقطه ویرگول” در پایان میگوید: “خیلی خوشحالم که این روزها مخاطبان را در سالنهای نمایشی میبینم اما نکته خیلی مهمی که باید به آن اشاره کنم بحث مالی و شرایط تهیه بلیت برای مخاطبان است که شاید برای بعضی از عزیزان این امر سخت شده باشد.”
دیبا سمن، نویسنده و بازیگر این اثر نمایشی درباره شکلگیری نمایشنامه “نقطه ویرگول” میگوید: “من یک دیالوگ را که صحبت محاوره خودمان بود، گفتم. آقای سفیری گفتند این دیالوگ را ادامه بده و داستان یا خاطره تعریف کن. بعد شروع به نوشتن این حرفها کردیم. در ادامه نیز باید به پرورش و دیده شدن کاراکتر اصلی نمایش فکر میکردیم. در پایان از حدود 100 صفحه متن به یک نمایشنامه 40 دقیقهای رسیدیم.”
این بازیگر درباره چالشی که برای بازی در این نمایش دارد، توضیح میدهد: “چون من خودم نویسنده این نمایش هستم، قسمتهایی از متن را با حسهایی که موقع نوشتن به نمایشنامه به من دستمیداد، اجرا میکردم؛ اما آقای سفیری به عنوان نویسنده دیگر و کارگردان، این حسها را عوض کردند و گفتند جور دیگر حس بگیر. این کار به نظرم اجرایم را خیلی خوب و جاافتاده کرده است. البته این را هم بگویم که کار بسیار برای من سختتر شد اما از نتیجه بسیار راضی هستم.”
دیبا سمن در واکنش به این پرسش که “آیا بهدلیل وجود صحنههای احساسی در نمایش، هرشب گریه میکنید؟” پاسخ میدهد: “بله من هرشب به شدت در این نمایش اشک میریزم که کار بسیار دشوار و فشارآوری است اما بهخاطر مخاطب هرشب انجامش میدهم. البته این مدل احساسات در زندگی شخصی من نیز ورود کرده است و شاید این روزها احساسیتر شده باشم. من تا به حال تجربه اجرا و بازی در کار مونولوگ را نداشتهام و برایم خیلی سخت بود، چون حتی وسیلهای روی صحنه نداشتم تا با آن بازیام را جلو ببرم. در هرصورت بهعنوان بازیگر با بدن و بیانم سعی کردم که در نمایش به خودم رجوع کنم تا یک اتفاق جدید روی صحنه خلق شود. این نمایش بهنظرم طوری عمل میکند که مخاطب با برداشتهای متفاوت و فکر کردن درباره اتفاقی که تا چند دقیقه پیش با آن مواجه بوده است، از سالن خارج میشود.”
گفتگو کننده: علی روغنگران